خداحافظ شش ماهگی
عاشقانه های ما در شب عشق
ولنتاین امسال با عزیزاننمان محمدطاها و مسیحا ...
نویسنده :
مامان
23:49
پسرم قهرمان من است
پنج شنبه ساعت ٦-٨ شب محمدطاهاي من براي مسابقات تكواندو شمالغرب استان تهران وزن كشي داشت كه با بابا شهرام رفت شب من تا ساعت ٣ صبح بيدار بودم و ذوق روز مسابقه رو داشتم، صبح همگي ساعت ٦ از خواب بيدار شديم و به محل مسابقات در باشگاه حيدرنيا زير پل حافظ رفتيم بازي ١٥ بودي همينكه رفتي تو زمين بابايي زنگ زد تا ببينه بازيت شروع شده يا نه تا خودشونو برسونن و من گفتم به بازي تو نميرسن مگر اينكه اين بازي رو ببري بازي شروع شد و عااااااالي بودي ٤٢امتياز كسب كردي و رقيبت ٣ امتياز بازي دوم ماماني و بابايي رسيدن بازي ٢٣ بود و ١٦ امتياز كسب كردي و رقيبت ٠ امتياز و در نهايت بازي آخر كه تو ٣ امتياز كسب كردي و حريفت ١٥ و اين بازي به نفع او...
نویسنده :
مامان
21:24
اولین کفش محمدطاها و مسیحا
کفش بالایی برای مسیحا کفش پایینی برای محمدطاها ...
نویسنده :
مامان
1:17
بدون عنوان
اینم کاردستی خلاقیت با تنگ دوغ چراغ خواب ساختیم ...
نویسنده :
مامان
1:09
مسیحا شصت پا می خورد
شش ماهگی مسیحا
بدون عنوان
سفره صلوات
الهم صل علی محمد و آل محمد اینم یک عکس از سفره صلوات ما محمدطاها به دلیل تعطیلی مدارس به علت آلودگی هوا رفته بود اصفهان و با ما نبود ...
نویسنده :
مامان
0:38